الگوی اخلاقی                                                                    

                                                                    

     تقدیم به الگوهای خیابانی

 

آنچه که هنوز در جامعه‌ی ایران البته بیشتر در کتاب‌ها و بسیار نادر در افراد به عنوان الگوی اخلاقی  و اخلاق برتر از آن یادی و گاهی هم به آن عمل می‌شود. اخلاقی‌ست مبتنی بر اخلاق جوانمردان و پهلوانان و فتوتیان. این اخلاق را می توان اخلاق دینی- حماسی نامید. که پایه‌ای از آن را عارفان بر اساس منش رفتاری علی پسرابی‌طالب، در حلقه‌های عرفانی تبلیغ و عمل کرده‌اند و بخشیش را پهلوانان و کسبه بر اساس پشتوانه‌های فرهنگی پرورده‌اند که این نیز باز پایه‌ای در دین دارد.

اما ملتی که چند قرن بر اساس الگوهایی واحد و بدون تغییر رفتار کنند، به نظر شما ملتی زنده و پویا هستند؟

آیا چنین جامعه‌ای می‌تواند خود را جامعه‌ای با افراد قابل اعتنا به حساب بیاورد؟ چنین جامعه و ملتی یا هنوز در قرن‌ها پیش و در همان فضاهای کهنه به سر می‌برد یا اگر در برگ‌های تقویم و ظواهر امر جلو آمده باشد، نتوانسته است درک درستی از روز و روزگار خودش داشته باشد.

روز و روزگاری که اخلاقی دیگر را می‌طلبد. اخلاقی که انسان امروز را رعایت کند و سخت با زندگی امروز پیوند داشته باشد وَ چنین اخلاقی حتمن نمونه‌ها و الگوهای دیگری به جز عارفان و پهلوانان خواهد داشت.

وَ در ذیل یک کلمه‌ی اخلاق قابل تعریف نیست بلکه شبکه‌ی به هم پیچیده‌ای از اخلاق‌های گوناگون در عرصه‌های گوناگون است. اخلاق‌های مختلفی که در فضاها و شرایط مختلف تن به تغیرهای لازمی خواهند داد.

با این پیش‌ فرض‌ها می‌توان به بررسی انواع اخلاق‌های اقتصادی، اخلاق‌های جنسی، اخلاق‌های علمی، اخلاق‌های خانوادگی نشست وَ الگوهای برتر هر کدام را نسبت به زیست امروزین انسان تعریف و ترسیم کرد.

سوال دیگر این‌که آیا در دنیای امروز، دین هنوز هم می‌تواند در تعاریف اخلاق نقش داشته باشد یا نه؟

آیا انسان امروز نمی‌تواند بر اساس تجربه‌ی تمام سال‌های زندگی‌اش  بر روی زمین به یک کلیت اخلاقی برسد و در محیط‌های مختلف بر آن کلیت  اخلاقی  که می‌توان آن را اخلاق انسانی و بشری نامید رنگ  و لعاب‌های بومی و فرهنگی بدهد. اخلاقی که بزرگ‌ترین ویژگی‌اش در پویایی و انعطاف پذیری باشد نه ایستایی.

جامعه‌ای که جلو آزادی تجربه‌های اخلاقی مختلف را به دلیل برهم خوردن نظم ِ پیشین از افراد خود بگیرد، جامعه‌ای خشونت پرور و فسادپرور خواهدبود که در آن امکان آزادانه‌ی تجربه‌های عیان که به دلیل دیده شدن، احتمالات خطایش کم است؛ تبدیل به ضرورت ِ تجربه‌های پر خطا خواهد شد.

چنین جامعه‌ای  دیر یا زود در ورطه‌ی عفونت اخلاق دیکته شده‌ی کهنه، اخلاق ایستای تحمیل شده از پا در خواهدآمد.

                                                                                  13/8/88

                                                                بازنویسی      16/8/88

 لینک مرتبط در همین صفحه: آسمان فكر و خيال ايراني در تسخير قهرمان خنثي